شهری در اسمان هشتم
حکایت شهری است با تمام مردمانش کا روزگاری خواستند تازمینی باشند مال این دنیا نباشند با همه اهل تبارش.تا که روزی پر کشیدند وروی گنبد زرد امام هشتم ماوی گرفتند.
پرواز را به خاطر بسپار...
عباس در دامان خانوادهای متوسط و مذهبی در شهر قزوین و در سال ۱۳۲۹ متولد شد. او فن تزریقات را از پدرش آموخت و در نوجوانی به عنوان دستیار پدر مشغول به کار شد. پس از گرفتن دیپلم، در رشتههای علوم پزشکی دانشگاه پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه وافرش به خلبانی، داوطلب تحصیل در رشته خلبانی نیروی هوایی شد و پس از گذراندن دوره مقدماتی برای تکمیل تحصیلاتش به آمریکا اعزام گشت.
تحصیل در آمریکا
عباس بابایی در طول آموزش خلبانی در آمریکا کارآموزی ممتاز محسوب میشد. او در کنار پیشرفت در خلبانی، به عنوان کاپیتان تیم والیبال پایگاه نیز انتخاب شد. به گفته خود عباس بابایی، «خلبان شدن او با عنایت خداوند بودهاست». پس از باز گشت به ایران وی به عنوان خلبان جنگنده اف-۱۴ تامکت در پایگاه شکاری اصفهان مستقر کردید.
در جنگ
با شروع جنگ، عباس بابایی به انجام عملیات جنگی هوایی مشغول شد. او در طول خدمت به خاطر کاردانی و فعالیت شبانه روزی اش در ۹/۵/۱۳۶۰ ضمن ارتقا به درجه سرهنگ دومی به عنوان فرمانده «پایگاه هوایی اصفهان» منصوب شد. او جزو اولین خلبانانی است که عملیات پیچیده سوختگیری در شب را با مهارت به انجام رساند.
بابایی با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز کارنامه درخشانی برای خود و میهنش به جا گذاشت. برای پیشرفت سریع عملیات و دقت در آن تنها به نظارت اکتفا نمیکرد بلکه همواره در عملیات پیش قدم بود و در تمام ماموریتهای طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی خود، آنها را آزمایش میکرد.
عباس مدتی بعد با دخترداییاش «صدیقه حکمت» ازدواج کرد و صاحب دختری به نام «سلما» و دو پسر به نامهای«محمد» و «حسین» شد.
شهادت
عباس بابایی پس از چهار سال خدمت در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی به علت لیاقت و رشادتهایی که از خود نشان داد، در اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه «سرتیپی» نایل گردید. عباس بابایی، خلبان دلیر ایران در ۱۵ مرداد۱۳۶۶ در حالی که قرار بود به همراه همسرش در مراسم حج حضور داشته باشد، در سن ۳۷ سالگی و پس از ۶۰ ماموریت جنگی موفق و پس از یک عملیات برون مرزی در منطقه عملیاتی سردشت به شهادت رسید.